سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هرگاه تو را به خداى سبحان نیازى است در آغاز بر رسول خدا ( ص ) درود فرست ، سپس حاجت خود بخواه که خدا بزرگوارتر از آن است که بدو دو حاجت برند ، یکى را برآرد و دیگرى را باز دارد . [نهج البلاغه]

دل نوشته های من
نویسنده :  sara

سلام به دوستان گلم امیدوارم همگی خوب باشید وتابستون خوبی رو گذرونده باشید

ولی خداییش چقدر زود این تابستونه داره تموم میشه من که چیزی ازش نفهمیدم

از درس خوندنم که خبری نیست آخه مگه میشه تو تابستونم درس خوند میشه ؟؟

دوستای گلم چه مطالبی رو دوست دارید تا من  تو وبلاگ بزارم لطفا در قسمت نظرات

بگید موفق باشید نظر یادتون نره

                                                                  

نظر یادتون نره ها

 

نظر بدید


جمعه 87/6/1 ساعت 7:42 عصر
نویسنده :  sara

چه لطیف است حس آغازی دوباره،

و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس…

و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!

و چه اندازه شیرین است امروز…

روز میلاد…

روز تو!

روزی که تو آغاز شدی!

تولد مبارک

                                                                                          


جمعه 87/6/1 ساعت 12:26 عصر
نویسنده :  sara

 

بالاخره دکتر وارد شد ، با نگاهی خسته ، ناراحت و جدی .

دکتر در حالی که قیافه نگرانی به خودش گرفته بود گفت :"متاسفم که باید حامل خبر بدی براتون باشم , تنها امیدی که در حال حاضر برای عزیزتون باقی مونده، پیوند مغزه ."

"این عمل ، کاملا در مرحله أزمایش ، ریسکی و خطرناکه ولی در عین حال راه دیگه ای هم وجود نداره, بیمه کل هزینه عمل را پرداخت میکنه ولی هز ینه مغز رو خودتون باید پرداخت کنین ."

اعضا خانواده در سکوت مطلق به گفته های دکتر گوش می کردن , بعد از مدتی بالاخره یکیشون پرسید :" خب , قیمت یه مغز چنده؟";

دکتر بلافاصله جواب داد :"5000$ برای مغز یک مرد و 200$ برای مغز یک زن ."

موقعیت نا جوری بود , أقایون داخل اتاق سعی می کردن نخند ن و نگاهشون با خانمهای داخل اتاق تلاقی نکنه , بعضی ها هم با خودشون پوز خند می زدن !

بالاخره یکی طاقت نیاورد و سوالی که پرسیدنش آرزوی همه بود از دهنش پرید که : "چرا مغز آقایون گرونتره ؟ "

دکتر با معصومیت بچگانه ای برای حضار داخل اتاق توضیح داد که : " این قیمت استاندارد عمله ! باید یادآوری کنم که مغز خانمها چون استفاده میشه، خب دست دومه و طبیعتا ارزونتر !!!!!!!!!!!! !! . " 



سه شنبه 87/2/17 ساعت 5:37 عصر
نویسنده :  sara

 

 

خواستم برایت هدیه بگیرم

گل گفت: که مرا بفرست که مظهر زیباییم

برگ گفت: که مرا بفرست که مظهر ایستادگی ام

بید گفت: که مرا بفرست که مظهر ادبم که همیشه سر به زیر دارم

به فکر فرو رفتم و

سرم را به زیر انداختم به ناگاه قلبم را دیدم

که بهترین چیز در زندگیم هست

به ناگه فریاد زدم

که قلبم را می فرستم چون

او

خود زیباست، مظهرایستادگیست

سربه زیرو با نجابتست


جمعه 87/2/6 ساعت 12:42 عصر
نویسنده :  sara

جای گرفتن دردفترآدرس دیگران چه آسان

جای گرفتن درقلبهاچه مشکل  

قضاوت درمورداشتباه دیگران چه آسان

قضاوت درمورداشتباه خودچه مشکل  

حرف زدن بدون اندیشیدن چه آسان

مراقب حرف زدن بودن چه مشکل  

رنجاندن آنکه دوستت دارد چه آسان

مرهم نهادن برزخم دلش چه مشکل  

بخشیدن دیگران چه آسان

طلب بخشش کردن از دیگران چه مشکل  

هر شب رویایی تازه داشتن چه آسان

جنگ برای رسیدن به رویاچه مشکل  

نمایش پیروزی چه آسان

اعتراف به شکست چه مشکل  

قول دادن به دیگران چه آسان

عمل کردن به آن چه مشکل  

گفتن"دوستت دارم" چه آسان

هرروزنشان دادنش چه مشکل  

اشتباه کردن چه آسان

عبرت گرفتن ازآن چه مشکل  

گریه برای یک عشق ازدست داده چه آسان

تلاش برای ازدست ندادنش چه مشکل...

 


جمعه 87/2/6 ساعت 12:34 عصر
<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار
آن روزها
دوست داشتن به 21 زبان مختلف دنیا
عشق چیست؟
جلسه امتحان
هی
فراموشم نکن
پرسیدم!!
لحظه های زیبا
[عناوین آرشیوشده]
فهرست
11715 :کل بازدیدها
3 :بازدید امروز
9 :بازدید دیروز
درباره خودم
دل نوشته های من
لوگوی خودم
دل نوشته های من
لوگوی دوستان
لینک دوستان
زهراجون
طبس
اشتراک
 
آرشیو
تابستان 1387
بهار 1387
طراح قالب